بالشت رو به من بده
تا روی حوصله ام دراز شوم
و ستاره ها را یکی یکی
روی حاشیه لحافم بدوزم
تا هیچ وقت برای یک استکان چای
بیدار نشوم ....
شب بود و شعر بود ... و فردای بی امید ... ؟
شب بود و شعر بود ... و فردای بی امید ... ؟