طعم گس صبح

صبح که میشه 

روزو زیر دندونام می جوم

طعم گسش تا شب رو زبونم می مونه
 
انگار زهره ماری خوردم
 
تلو تلو

تا شب

دراز می  کشم روی عادتم
 
و هوسی که خالی نمیشود انگار
 
تنهای ام رو می کشم رو تنم
  
کسی درز نمی کنه

خیالم راحت شده

 چند قرنی ست

تمام سوراخ هایش رو به زور گرفته اند

با منطقی  از جنس جهل

***  

زیر سرم  اما

پر مرغ و خروس مادربزرگ نیست

پر شده از پر اضطراب  

 هی

سیخ سیخ می خوره به کله ام 

 و چشمانم هی قی می کنه

این آب مروارید لعنتی رو

**

زیر سرم صاف نیست

 سرفه ام  می گیره 

 خلط بالا می یارم 

روی تمامی روزهایی که رفته اند

 

***

انگار

کسی دندون قروچه می کند

 تا صبح  

 
**

وصبح

دوباره گس می شم

گس گس 

 بیرون که می رم

خرمالو می فروشند به جای سیب مردمان این شهر غریب.