افتادنم را نمی بینی

نمی بینی چطور نقطه های  چشمانم

 روی سطر به سطر چشمانت زانو زده اند
 مرا به کجا می بری
با این گام های خسته

 ته این خیابان گیج 

ایستگاه به ایستگاه  می ایستم

 شاید اشتباهی روی نیمکت های   چرک شده ذهنت  به خواب رفتی

نه بیدار می شوی نه می گذاری من به خواب بروم

من با این چشمان خیس
 
 هی به رویاهای مچاله شده ام مشت می زنم

ته این خاک بو گرفته 

 بی حس شده ام

میان این همه هذیان  که به چشمانم زده ای

نگران ثانیه های هستم

می ترسم 

می ترسم از که زودتر از من به انتها برسند.........

نظرات 3 + ارسال نظر
علی شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:45 ق.ظ http://007spy.blogfa.com

سلام دوست عزیز وب سایت خوبی داری اگه حاضر به تبادل لینک با من هستین یک سری به من بزنین ممنون!!!--دانلود برنامه

* سمیرا جوووووووووووووووووون * شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:52 ق.ظ http://baaghali.blogsky.com

بابا بی خیااااااااااار شاعر
بمن سر بزن
( اگه شعرا روخدت می گی که دیگه ته اندشی)

گل لز تو چیدن از من
لب از تو بوسه از من

اعظم شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:33 ق.ظ

سلام عزیز
وبلاگت خیلی قشنگه
همیشه موفق باشی و پیروز

بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد