گذر
آنقدر در  خاکستری  لحظه ها خیره شده بودم که از یاد بردم سپیده کی به غروب رسید . حالا من مانده ام و قدم هایی که تا انتهای شب معلق  ماند ه اند .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد